آرزوم اینه که دستام توی دستای تو باشه
تنگی این دل عاشق با نوازش تو واشه
بعضی وقتا دل میگه کاشکی یه پرنده باشم
تا از این دور بودن از تو بتونم بلکه رها شم
در حسرت او بر می گردد او بر می گردد
تباه شد روزها و شبها به انتظار گذشت گذشت
و او هیچوقت ... دیگر حوصله خودم را هم ندارم
کاش هیچوقت نمیامد
کاش از اول نمیامد
و نمیگفت که دوستت دارم
نظرات شما عزیزان: