اگرتنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
اگرتنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
چه داروی تلخی است :وفاداری به خائن ، صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل
نوشته شده در تاريخ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

پسره نشسته و داره گریه میکنه در حالیکه زانوهاشو بغل کرده...

چرا رفتی؟چرا تنهام گذاشتی؟!...

تویی که یه روزی میگفتی عاشقتم و میمیرم برات چرا؟

یادمه یه روز گفتی بغض تو گلوم گیر کرده تو دیگه تنهام نذار...

و منم گفتم هیچوقت تنهات نمیزارم

برگشتم گفتم تو اگه منو تنها گذاشتی چی؟...

بهت برخورد و باهام قهر کردی که چرا این حرف رو زدم!!

کلی ازت عذرخواهی کردم......ولی الان

میبینم که راحت تنهام گذاشتی و پا روی قلبم گذاشتی....و در حالیکه دستام سرده سرد بود،دستای یکی دیگه رو گرفتی و ازم دور شدی...

کاش اون روز وقتی سوال میپرسیدم جوب میدادی نه اینکه قهر کنی و این بلا سرم بیاید



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.