ای آسمان !
منزل ازیاد رفته ام !
ببار؛ امشب ببار!
شاید اشک تو مرا غسل دهد و پاک سازد!
شاید بارانت نقطه چینی شود تا به او برسم!
تعریف زندگی عوض شده است!
تا گریه نکنم نوازشم نمی کنند !
تا قصد رفتن نداشته باشم ؛ نمیگویند بمان !
تا بیمار نشوم
گل برایم نمی آورند !
تا کودک هستم باید همه را دوست بدارم !
و وقتی بزرگ شدم ؛ دوست داشتن را برایم جرم می کنند !
تا نروم قدرم را نمی دانند و تا نمیرم نمی بخشنم !
ای آسمان ببار!
تا هر کس به اندازه پیاله اش پاک شود !
ای چتر فروش چترهایت مال خودت !
امشب می خواهم خیس شوم !
پاک شوم تا شاید محو شوم و از پلکان آبی به سوی او بروم !
پروردگارا !
عاشقت هستم !
مرا دوست بدار!
نظرات شما عزیزان: