دیروز نوزادی با گریه به دنیا آمد کودک شد و باز هم گریست
نوجوانی را نیز با گریه سپری کرد تا جوانی برسد . . .
در جوانی عاشق شد و گریست . . .
در آخر پیر گشت و ز غصه ی عمر گذشته زار زد . . .
امروز نوزادی با گریه به دنیا آم . . .
در کودکی ، نوجوانی ، جوانی و پیری میگرید . .
فردا نوزادی با گریه به دنیا خواهد آمد . . .
و این چرخ افسونگر هنوز هم با افسون خود
کودکان را به امید خنده به این دنیای پست میکشاند .
نظرات شما عزیزان: