تو همونی که دلم یه عمری ارزو شو داشت
همونی که غیر اون هیچ کسی رو قبول نداشت
تو همونی که برام قشنگ ترین بهونه بود
همونی که بهترین لحظه ی عاشقونه بود
تو همونی که چشام سراغ اشکاتو گرفت
اون که حتی شبای فاصله دستاشو گرفت
تو همونی که می گفتم مال من میشه یه روز
اون که از خاطر من نرفته یک لحظه هنوز
تو همونی که می خواستم با هاش عاشقی کنم
از خودم " از خودمون یه روز باهاش حرف بزنم
مگه از من چه بدی دیدی که دشمنم شدی
رفتی و از خاطرت راضی به رفتنم شدی
ولی من دارم می گم هنوز دلم پیش توی
دل من.. تو غربتش هنوز صداتو می شنوه
نظرات شما عزیزان: