اگرتنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
چه داروی تلخی است :وفاداری به خائن ، صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل
نوشته شده در تاريخ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |


برای عشق
 تمنا كن ولی خار نشو
 برای عشق قبول كن ولی غرورت را از دست نده
 برای عشق گریه كن ولی به كسی نگو
 برای عشق مثل شمع بسوز ولی
 نگذار پروانه ببینه

 برای عشق
 پیمان ببند ولی پیمان نشكن
 برای عشق جون خودتو بده ولی جون كسی رو نگیر
 برای عشق وصال كن ولی
 فرار نكن

 برای عشق زندگی
 كن ولی عاشقونه زندگی كن
 برای عشق بمیر ولی كسی رو نكش
 برای عشق خودت باش ولی
 خوب باش

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

 

 

 
 

میدونید بدترین اتفاقان زندگی چیه......به یکی بگی دوست دارم بگه گمشو.....یکی بهت بگه دوست دارم بگی من عاشق یکی دیگم........با یکی دوست باشی عاشقت باشه بگی من عاشق یکی دیگم......یه دوست دستت را بگیره بگی ول کن بقیه راه را خودم میرم......یکی بهترین دوستت باشه بگی تو بدترین دوستمی......و اخریش که بدترینش اینکه عشقت عشق یکطرفه باشه

دل به چشمای تو بستم

تو شدی همه ی وجودم

عشق تو باور من شد با تمام تار و پودم

 

تقدیم به کسایی که دوستم داشتن و ولشون کردم


 
نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

 

 

اگه بخوای بمیرم میمیرم اگه بخوای زنده بمونم میمونم

اگه بگی برو از پیشم میرم اگه بگی بیا پیشم میام

بزار روزهایم خراب بشه ولی نزار روز هات خراب بشه

بزار زنگیم خراب بشه ولی نزار زندگیت خراب بشه

بزار تو تاریکی شب فرو برم و تو روزم محو بشم

ولی هیجوقت نگو دوستت ندارم چون از همش بدتره

 

هیچ وقت نشد بهت نگم

که من چقدر دوست دارم

هیچ وقت نشد نفهمیدی

که من فقط تو را دارم

تو ایینه دو چشمام قطره های اشک منو ببین

تو مرمر نگاهت ماجرای عشق منو ببین

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

 

 
 

اگر طاقت شنیدن نه را نداری بدان دیگران هم طاقت شنیدن نه تو را ندارن.............اگر عاشق هستی بدان کسانی هم هستن که عاشقت هستن و نمیدانی..........اگر کسی کوچکت کرد تو کسی را کوچک نکن........اگر کسی را دوست داری به دوستاشتن دیگران اهمییت بده.......و بدان اواره ای هم هست که بخاطرت اینجا شعر بنویس اینجا دیگه خرابش نکننننننن

 

 

برای تمام کسانی که طاقت دوست داشتنم را نداشتن

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

 

 

عشق سه حرف

هرکلمه ان یه معنی میده

ع: ان یعنی رفتن ابروت

ش: ان شبای بی خوابی

ق: قریب بودن ان

هیچ وقت به کسی که دوستش داری نگو دوستت دارم چون ازت متنفر میشه

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

کنار اشیونت خونه کردم!

به تو گفتم بمون با دستای سردم!

بهت گفتم قوم زندگیم باش!

از اغوشم نرو رفیق تنهاییم باش!

کنار من نشستی زیر سایه،بهم گفتی که!

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

چرا وقتی كه آدم تنها می شه
غم و غصه اش قد يك دنيا می شه
ميره يك گوشه پنهون می شينه
اونجا رو مثل يه زندون می بينه
غم تنهايی اسيرت می كنه
تا بخوای بجنبی پيرت می كنه
وقتی كه تنها می شم اشك تو چشام پر می زنه
غم میاد يواش يواش خونه ی دل در می زنه
ياد اون شب ها می افتم زير مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه، می نشستيم، من و يار
غم تنهايی اسيرت می كنه
تا بخوای بجنبی پيرت می كنه
می گن اين دنيا ديگه مثل قديما نمی شه
دل اين آدما زشته، ديگه زيبا نمی شه
اون بالا باز داره زاغه ابرا رو چوب می زنه
اشك اين ابرا زياد ولی دريا نمی شه
غم تنهايی اسيرت می كنه
تا بخوای بجنبی پيرت می كنه

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

براي عشق تمنا كن ولي خار نشو. براي عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده . براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن . براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير . براي عشق وصال كن ولي فرار نكن . براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن . براي عشق بمير ولي كسي رو نكش . براي عشق خودت باش ولي خوب باش

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

حتمآبخونش

ـ بيا بگيرش

ـ اين چيه

ـ قلبم

ـ قلبت ؟

ـ آره

ـ چرا ميديش به من

ـ تا بعد از تو دل به كسي نبندم

ـ واسه چي

ـ چون عاشقتم

ـ عشق يعني چي

ـ (با حسرت) يه روز مي فهمي


پسر جوون قلبشو به دختر داد. اما دختر منظور اونو نفهميد و قلب رو همونجا پاي يه نهال خشك گذاشت

سالها گذشت تا اينكه...


ـ سلام

ـ پير زن با تعجب به درخت بزرگ و سبز نگاه كرد و گفت : تو حرف مي زني

ـ درخت سايه خودشو روي پیر زن انداخت و با مهرباني گفت: آره

ـ پير زن پرسيد چجوري ممكنه

ـ درخت با حسرت گفت : مهم نيست ، اما اي كاش مي فهميدي
قلب يه عاشق هميشه واسه

عشقش مي تپه

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |
پسر به دختر گفت: دوستم داري؟!
اشک ازچشماي دخترجاري شد ، مي خواست بره که پسر دستشو گرفت و اشکاشو پاک کرد و گفت:
اگه دوستم نداري اشکال نداره مهم اينکه من دوستت دارم و طاقت ديدن اشکاتو ندارم...
دختر سرشو پايين انداخت و گفت : ميدوني چيه؟ من دوستت ندارم. من ... من بدجوري عاشقت شدم. پسر دستاي دخترو رها کرد و با قيافه اي غمگين از دختر جدا شد. دخترفرياد زد: مگه دوستم نداري ؟؟! پس چرا داري ميري؟
پسرجواب داد: چون دوستت دارم مي خوام تنهات بذارم
نوشته شده در تاريخ شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

سلام خدا...

سالها راز آدمها رو تو دلم دفن کردم... سعی بر این کردم که  آبروی کسی رو نبرم... وقتی کسی حرفی به امانت نزد من میذاره امانت دار خوبی باشم...

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

نامه ی چارلی چاپلین به دخترش : تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریان خودت را نشان نده هیچ وقت چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن قلبت را خالی نگاه دار اگر هم روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن که فقط یک نفر باشد و به او بگو که تو را بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم زیرا که به خدا اعتقاد دارم و به تو نیاز ...

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

ای تمام باور عاشقانه ام

  

تمنای چشمان سیاهم را به چه فروختی؟؟؟

 

به محبتی دروغین؟؟؟

 

به اندکی عشق؟؟؟

 

یا به تمنای نگاه دیگری؟؟؟

 

کدام یک؟؟؟

 

چه کسی نام مرا از لحظه هایت جدا کرد؟؟؟

 

چشمان اتشین چه کسی تو را فریفت؟؟؟

 

چه کسی مسبب این جدایی بود؟؟؟

 

تمام این سوالات بی پاسخ خواهند بود مثل همیشه.

 

امروز...

 

امروز من به تنهایی سوگوار غروب عشقمان هستم.

 

امروز تمام خاطرات را به باد فراموشی سپرده ام.

 

امروز

 

تو از یاد من می روی و کسی دیگر جایگاهت را در قلبم می گیرد.

 

~~~>>>>تو این را خواستی<<<~~

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

 

چه حادثه ای مهمتر از نفس های توست که نبض حیات مرا مینواخت و دیگر نیست

گفتند بنویس...ولی از چه بنویسم وقتی تو نیستی...

وقتی نمی آیی...

وقتی سالروز تولدت فرا میرسد و نیستی...

وقتی نیستی که شمعها را خاموش کنی.

وقتی نیستی که بی اجازه وارد اتاقم بشوی و در جواب که میپرسم چرا بی اجازه؟؟

میگویی برای ورود به دلها اجازه لازم نیست و میخندی...

از یادآوری این خاطره دلم به وجد می آید...

بی اختیار میخندم...

و گریه میکنم...

وحشت میکنم...

به شدت درد میکشم...

صدایت را میشنوم...

میخواهم صدایت را از ساقه بچینم...

باز هم میخندی...

باز هم گریه میکنم...

سرم را روی میز میگذارم و خودم را در آغوشت حس میکنم

و عشقت را در تک تک سلولهایم.

باز گریه میکنم شدید

چقد تنهام من

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

رازهای جاودانگی عشق

 

 


www.goshvare.com | رازهاي جاودانگي عشق

گفتار های دونالد والترز خیلی کوتاه است حتی گاهی به یک خط هم نمیرسد. اما اگر هر یک از آنها را برای چند بار در روز بخوانید اثر عمیقی در روح شما خواهد داشت. هر گفتار برای یک روز است. یکی از روزهای زندگی شما که با تکرار این جملات و ورود مفهموم شان به ضمیر ناخود آگاه شما خیلی زیباتر خواهد شد. در هر حالی که هستید بخصوص پیش از خواب یکی از گفتار ها را تکرار کنید. ابتدا با صدای بلند و کم کم به شکل زمزمه. آری به همین سادگی


۱٫ راز عشق در تواضع است.
این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست.
بلکه نشان دهنده احساس و تفکری قوی است.
میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند،
تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت
آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.

۲٫ راز عشق در احترام متقابل است.
احساسات متغیر اند، اما احترام دو طرف ثابت می ماند.
اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است،
با احترام به نظریاتش گوش کن.
احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد.

۳٫ راز عشق در این است که به یکدیگر سخت نگیرید.
عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است.

۴٫ راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگی ات را خوشحال کند.
کاری مثل دادن هدیه ای کوچک، تحسین،
لبخندی از روی محبت.
نگذار که جویبار محبت از کمی باران، بخشکد.

۵٫ راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ، با محبت تزئین کنید.
بذر علاقه ها و عقیده های تازه را بکار که زیبایی بروید.
ضمنا فراموش نکن که باغ را باید هرس کرد، مبادا
غنچه های گل پوشیده از علف های هرز عادت شود.
برای اینکه عشق همواره با طراوت بماند باید به آن
مثل هنر خلاقانه نگاه کرد.

۶٫ راز عشق در خوش مشربی است.
شوخی با دیگران را فراموش نکن،
در ضمن مراقب شوخی هایت هم باش.
شوخی نا پسند نکن.
شوخی باید از روی حسن نیت باشد، نه نیشدار.

۷٫ راز عشق در این است که حقیقت اصلی عشق، یعنی تفکر را از یاد نبری.
آیا یک رابطه دراز مدت،
مهم تر از اختلافات کوچک و زود گذر نیست ؟

۸٫ راز عشق در این است که مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی، و صبر کنی تا خونسردی را دوباره به دست آوری.
با این که احساس جلوه الهام است، اما شخص
عصبانی نمی تواند چیزها را با وضوح درک کند.
قلبت را آرام کن.
تنها به این وسیله است که می توانی چیزها
را آنگونه که هستند، در یابی.

۹٫ راز عشق در این است که طرف مقابلت را تحسین کنی.
هرگز با فرض اینکه خودش این چیزها را می داند، از تحسین غافل نشو.
مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بارها با خلوص نیت بگویی : دوستت دارم.
گرچه احساسات بشری به قدمت نسل بشر است،
اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند.

۱۰٫ راز عشق در این است که در سکوت دست یکدیگر را بگیرید.
کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید.

۱۱٫ راز عشق در توجه کردن به لحن صدا است.
برای تقویت گیرایی صدا، باید آنرا از قلب برآورید،
سپس رهایش کنید تا بلند بشود و به سمت پیشانی برود
تارهای صوتی را آرام و رها نگه دار.
اگر احساسات قلبی ات را به وسیله صدا بیان کنی،
آن صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد.

۱۲٫ راز عشق در این است که بیشتر با نگاه حرف بزنی.
زیرا چشم ها پنجره های روح هستند.
اگر هنگام صحبت کردن از نگاه استفاده کنی،
مثل آن است که پنجره ها را با پرده های زیبایی بیارایی
و به خانه گرما و جذابیت ببخشی.

۱۳٫ راز عشق دراین است که از یکدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید.
زیرا نقص همواره جزء لاینفک انسان است
ذهنت را بر ارزشهایی متمرکز کن
که شما را به یکدیگر نزدیک تر میکند
نه بر مسائلی که بین شما فاصله می اندازد.

۱۴٫ راز عشق در این است که حس تملک را از خود دور کنی.
در حقیقت هیچ کس نمی تواند مال کسی شود.
پس شریک زندگی ات را با طناب نیاز مبند.
گیاه هنگامی رشد میکند که آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کند.

۱۵٫ راز عشق در این است که شریک زدگی ات را در چار چوبی که خودت می پسندی حبس نکنی.
عیبجویی باعث تباهی می شود.
همه چیز را همانطور که هست بپذیر، تا هر دو شاد باشید.
قانون طلایی این است :
نقاط قوت را تقویت کن،
و ضعف ها را نه تقویت کن نه تقبیح.
هرگز سعی نکن با سوزاندن،
جلوی خونریزی زخم را بگیری.

۱۶٫ راز عشق در این است که هنگام سوء تفاهم، فقط به این فکر نکنی که طرف مقابل چگونه ناراحتت کرده است.
در عوض به راه حلی فکر کن که در آینده
از بروز چنین سوء تفاهم هایی جلوگیری کنی.

۱۷٫ راز عشق در این است که وقتی پیشنهادی به ذهنت می رسد، به نیاز خودت برای بیان آن فکر نکنی.
بلکه به علاقه دیگری به شنیدن آن فکر کنی.
اگر لازم بود، حتی ماه ها صبر کن
تا آمادگی شنیدن آنچه را میخواهی بگویی پیدا کند.

۱۸٫ راز عشق در آرامش است.
زیرا آرامش باعث تکامل عشق می شود.
عشق، هوای نفس و احساست شدید نیست.
عشق انسان ها نسبت به یکدیگر بازتابی از عشق ازلی است
و خداوندگار آرامش کامل است.

۱۹٫ راز عشق در این است که در وجود یکدیگر عاشق خدا باشید.
تا همواره علیرغم همه اشتباهات،
تشنه رسیدن به کمال باشید،
چرا که بشر همواره علیرغم موانع فراوان،
سعی میکند به سمت آرمان های جاودانه حرکت کند.

۲۰٫ راز عشق در این است که محبت تان را بسط دهید تا تبدیل به عشق واقعی میان دو انسان شود.
سپس آن عشق را که دست پرورده پروردگار است
بسط دهید تا بشریت و کل مخلوقات را در بر گیرد.

۲۱٫ راز عشق در این است که به دیگری لذت ببخشی، ولی عشق را برای لذت نخواهی.
زیرا عشق حقیقی هوا و هوس نیست.
هر چه نفس قوی تر باشد، تقاضاهایش بیشتر می شود
و هر چه تقاضاهای نفس قوی تر باشد،
خودپرستی را در تو بیشتر و بیشتر تقویت میکند.
عشق چهره واقعی خود را در ملایمت و مهربانی آشکار میکند،
نه در لذت جویی .

۲۲٫ راز عشق در مراعات حال دیگری است.
هر قدر که ملاحظه حال دیگران را می کنی،
کسی را که دوست داری بیشتر ملاحظه کن.

۲۳٫ راز عشق در این است که جاذبه های خود را با دیگری قسمت کنی.
جاذبه نیرویی لطیف و نافذ است که از دیگری دریافت می کنی.
این نیرو تنها با بخشش رشد میکند.

۲۴٫ راز عشق در ایجاد تنوع در زندگی است.
نگذار که روزمرگی ها
مثل سیم های کوک نشده ساز،
نغمه زندگی عاشقانه تان را
به نوایی غم انگیز تبدیل کند.

۲۵٫ راز عشق در این است که در هر فرصتی در کنار هم آرام بگیرید و افکارتان را با یکدیگر در میان بگذارید.
لازم نیست برای سرگرم شدن حتما
از محرکات خارجی استفاده کنید.
قرار بگذارید که بیشتر با هم تنها باشید
تا بتوانید خودتان باشی.

۲۶٫ راز عشق در این است که با زمانه کنار بیایید.
مایع عشقتان را طوری نگهدارید
که بتوانید گودال هایی
را که زندگی پیش پایتان میگذارد، پرکنید.

۲۷٫ راز عشق در این است که به محبوبتان قدرت و آرامش بدهید.
و از او قدرت و آرامش دریافت کنید، اما نه با اصرار.

۲۸٫ راز عشق در استواری است.
در فصول مختلف زندگی،
عشقتان را مانند کوه بلندی استوار نگه دارید.

 

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

عروسکي مي خواستي رو طاقچتون بکاريش

وقتي بازيت تموم شد کنج اطاق بذاريش

ديگه براي بازي اطاق تو شلوغه

عروسکا بدونيد که عاشقي دروغه

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

بی تو این روزهای روشن واسه من" تاریکٌ تاریک


وقتی بی تو تکٌٌ تنهام" زندگیم معنا نداره


از همون" روزی که رفتی دل به هیچ کسی ندادم


فکر میکردم میرسی" یه روز تو بی کسیم به دادم


گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله


دیدن دوباره تو فقط تو خواب و خیاله


لحظه های آخر تو" تو قلب من می مونه


هیچ کی مثل من بلد نیست قدر چشماتو بدونه


رفتی یو چشم خیسم" یادگاری از تو مونده


بی وفایی یات هنوزم تو رو از دلم نرونده


چشم راه تو می مونم" تا که برگردی دوباره


میترسم وقتی که نیستی دل من طاقت نیاره


گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله


دیدن دوباره تو فقط تو خواب و خیاله


رفتی یو اما خاطراتت تو قلب من میمونه


هیچ کس مثل تو بلد نیست دلمو بسوزونه


تا وقتی که زنده هستم چشم به راه تو می مونم


تو دیگه رفتی که رفتی نمی یای پیشم میدونم


اما هر کجا هستی منو تو دلت نگه دار


با چشای خیسٌ گریون من میگم خدا نگهدار


نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

 

 

فکر می کردیم عاشقی هم بچگیست... اما حیف این تازه اول یک زندگیست... زندگی چیزیست شبیه یک حباب.. عشق آبادیه زیبایی در سراب... فاصله با آرزو های ما چه کرد... کاش می شد در عاشقی هم توبه کرد  

 

 

 

 

 

عشق از هر گل سرخی دلپذیر تر است ، اما خارهای آن قلب تو را عمیق تر از هر خاری سوراخ می کند

 

 

 

ای کاش از حال دل من خبرت بود ای کاش دمی از سر کویم گذرت بود من مرغی اسیرم که ندارم پر پرواز ای کاش که کاشانه من زیر پرت بود

 

 

 

دقت کردی همه چیزهای خوب خانوم اند:خورشید خانوم,مهتاب خانوم,پروانه خانوم.اما همه چیزهای بد آقا هستند:اقادزده,اقاگرگه,اقاسگه     چرا واقعا . . .

 

 

 

اگه که با موندن من غم تو دلت جون میگیره/میمیرم که تا ابد قلب تو اروم بگیره

 

 

 

درختان‌ را دوست‌ می‌دارم‌ که‌ به‌ احترام‌ تو قیام‌ کرده‌اند

 

 

 

ای تماشایی ترین مخلوق خاکی بر زمین آسمانی میشوم وقتی نگاهت میکنم

 

 

 

اگه قلب من یه اسیره

 

 

 

اگه عشق من حقیره

 

 

 

اگه من همیشه تنهام

 

 

 

اگه جسم من کویره

 

 

 

اگه خالیه دستام

 

 

 

عزیزم من برات عاشق ترینم

 

 

 

 

 

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند...بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز

 

 

 

 

 

بیچاره پسرها و اگه تیپ بزنن برن بیرون میگن با کی قرار داری؟ اگه لباسهای معمولی بپوشن میگن اصلاسلیقه نداری اگه زیاد بگن دوستت دارم . میگن باز چه نقشه ای تو سرته؟ اگه نگن دوست دارم میگن پای کس دیگه ای وسطه اگه زیاد بهشون زنگ بزنی میگن اعتماد نداری اگه یه مدت زنگ نزنن میگن سرت خیلی شلوغه اگه تو خونه زیاد بخندند میگن شیت شدی اگه نخندن میگن چه مرگته؟ عاشق شدی؟ اگه شام بخوان میگن همش به فکر شکمتی اگه شام نخوان میگن با کی کوفت کردی

 

 

 

 

 

من می دانستم دنیای عشق یعنی به مسلخ بردن معشوق زیرا که در عشق معشوق باید به آنگونه باشد که عاشق می خواهد باش

 

 

 

با دیدگانی گریان شانه هایی خسته و دستانی لرزان آمدنت را به انتظار نشسته ام باشد تا به یاری شانه های مهربانت خیل خستگی هایم را زمین بگذارم

 

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |


 

تو باران من ، من سرپناه تو، تومهتاب من ، من آسمان تو...


 

تو اسیری درقلبم ، خیلی عزیزی برایم ، باورکنی باور نکنی برات میمیرم!


 

بیا درمیان عاشقان دیوانه ترین باشیم ما میتوانیم برترین باشیم!


 

تو دنیای من ، من دیونه تو، تو بمان تا بگوییم همه زندگی ام فدای تو...


 

من وتو درمیان عاشقان عاشقترینیم ، من وتو از عشق بالاترینیم...


 

عشق بدون تو عشق نیست ، این زندگی بدون تو زیبا نیست...


 

با تو شادم ، بی تو پریشانم ، بامن بمان تا همیشه لبخند عشق برلبانم باشد...


 

زیباترین لحظه زندگی ام باتو، قشنگترین خاطره هایم در کنار تو، زندگی ام ،عشقم ، نفسم فقط تو!



 

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |

عشق وخیانت 

 

 

 

 

 

روزی خیانت به عشق گفت:دیدی؟من بر تو پیروز شده ام.

 

عشق پاسخی نداد.

 

خیانت بار دیگر حرفش را تکرار کرد.

 

ولی باز هم از عشق پاسخی نشنید.

 

خیانت با عصبانیت گفت:چرا جوابی نمی دهی؟

 

سپس با لحنی تمسخر آمیز گفت:انقدر بار شکست برایت

 

سنگین بوده است که حتی توان پاسخ هم نداری؟

 

عشق به آرامی پاسخ داد:تو پیروز نشده ای.

 

خیانت گفت:مگر به جز آن است که هر که تو آن را عاشق کرده ای

 

من به خیانت وا داشته ام؟

 

عشق گفت:آنان که عاشق خطابشانمی کنی بویی از من نبرده اند.

 

چرا که عاشقان هرگز مغلوب عشق نمی شوند

 

 

 

صفحه قبل 1 ... 24 25 26 27 28 ... 45 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.